- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
خــوبــان روزگـار مـســلمـان زیـنـبـند دیــوانــۀ حسیــن و پـریشان زیـنـبـنـد آنان که خاک را به نظــر کـیـمیا کننـد حـتــما کـنـیـز و پـیـر غــلامان زینبند در جـنّـت الحـسـیــن تــمـام حـسـینـیان هستند غــرق نــاز که مهمان زیـنـبـند مرغان خوش صدای بـهشتی تمامشان دلــدادۀ طنـیــن حسیــن جـان زیـنـبـند هـفـتــاد و چـنــد کـشـتۀ آقـای کـربــلا مــردان آسـمــانــی گـردان زیــنــبــنـد عـــبــاس بـا تـمـام جــلال و ابـهـتــش بوده غلام حـلـقـه به گــوش و رعیتش مدیـون او کـرامت صـاحب کــمــال ها شـد نـــام او اجــازۀ پـــرواز بــال هــا یک شب بدون نافـله عمرت سحر نشد این جـمــله را نوشته خدا در محال ها کــــوری چــشـم خـیــرۀ ابن زیــاد هـا زیبـاست در نگــاه ظریـفـش محـال ها او مثل مادر وپدرش بی قــریــنـه است شرمنده می شـوند ز وصـفـش مثال ها شعرم به درد مدح و مقامش نمی خورد زینب کجا و بازی این قـیــل و قـال ها دـنیا شوند شاعر او بــاز هم کــم است مکتب نرفـته عـالمۀ هر دو عـالم است کـعـبـه رقـیب حـرمت زینب نـمی شود عـالـم حـریـف هـیـبت زینب نمی شود این ها که گـفـته اند ز عیـسـی مـسـیح ها یک قطـره از کرامت زینب نمی شود تنهــا به احــتــرام حـسـینش اسیــر شد هر عاشقی که حضرت زینب نمی شود هرجا که حرف اوست همان جاست کربلا درهر مکان که صحبت زینب نمی شود باید به سوی عــرش خدایش سـفـر کند روی زمـیـن رعـایت زیـنب نـمی شود زیـنـب اگــر نبــود مــحــرّم نــداشتـیـم هیئت نــبــود، این هـمــه آدم نـداشتـیـم استــاد حـفــظ مـنــزلتش مجـتــبــای او اربــاب مــا ز مــلـتـمـسـین دعــای او تا لـحـظـۀ شـهــادت پـیــغـمــبـر حــرم نـشـنیـده اند غــیـر محــارم صـدای او فرعون شام را سرجایش نشاند و رفت موسی شد وشجاعت اوشد عصای او بوده سه سال حضرت ریحـانة الحسین شاگرد درس عفت و حجب و حیای او حتی ز کــودکــان شهـیــدش نبـرد نـام قــربان نــذر دادن بی سـر صـدای او ما بــنــدگان بی سر و ســامان زیـنـبـیم دلــدادۀ دو ســـرو خــرامـان زیــنـبـیـم وقتی غرور حـیدری اش جـلوه گر شود هرکس که هست مرد خطر بی جگرشود تنها پیمبری است که باید چهـل مسیـر با شمر ها و حــرمله هــا همسفر شـود بـیـن حـرامـیــان سـپَـر هـر اسـیـر شد امــا کــســی نــبـود برایش سپَـر شود نفرین به دست آن که به او وحشیانه زد ای خاک بر سرم به تنش تـازیــانه زد
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
نسـیم؛ پـردۀ گهـواره را تـکـان می داد برای عرض ارادت خودی نشان می داد ستـاره های درخـشـان خـوشـۀ پـروین کـنـار پنجـره مبـهـوت کـودکی شیـرین شـمـیـم قـدسی او در مـدیـنـه پیـچـیـده بـهــار آمـده بـلـبـل به غـنـچـه خـنـدیـده چـکـاوکـان به در باغ ریـسه می بندند شکـوفـه ها هـمه دیـوانـه وار می خـنـدند نسیم گــرد ســر نو رسیده دف می زد بـنـفـشــه داخل گـلـدان مدام کف می زد صدای خواندن پروانه ها چه زیبا بود تـبـسـم لـب شـیـر خــدا چـه زیـبــا بـود ز نور طلعت رویش ستاره حیران شد و مـاه بـا عـجـلـه پشت ابـر پنـهـان شد ستاره گفت به خورشید: بی خبر؛ ساده خـدا به فـاطـمـه خـورشید دیگری داده زمان سیطره و سلطه گشته طی، خورشید شکسته حرمت پوشالی تو ای خورشید حریر جذبۀ چـشمان او اهـورایـی ست طلـوع خـندۀ زینب عجـب تماشایی ست بساط فـخـر فروشی ز آسـمان برچـین بیـا زمین به تـمـاشـای دخـترک بنـشین بیا ببـین که نـدیدی کسی به این پـاکی شـدنـد خــادمــه اش حـوریـان افــلاکـی نگـاه حـیـرت خـورشید تا بر او افـتاد اسیر بند جنون گشت و نعره ها سر داد هوار میزد و میگفت: وه چه نوری داشت شبیه مادر خود چهـرۀ صبوری داشت بدون شبه و شک از قـبیلـۀ نـور است میان هـالـۀ انـوار خویش مسـتور است وقار و نور جبینش به مصطفی رفتـه ولی غرور نگـاهش به مـرتضی رفتـه چه کودکیست! که گوید ثنای رب جلی دو چـشم او شده خیره به ذوالفقار علی
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
آنانکه مشـق اشک مـرتب نوشـته انـد با خط عشق این همه مطلب نوشته اند این چـند خـط مـخـتـصرامـا مفـیـد را هر روز خوانده اند که هرشب نوشته اند هرکس شهید عشق تو شد زنده میشود بـایـد بمیـرد آنـکــه نـمـیـرد بـرای تو هـر بـانـوی عـشیـره عـقـیله نمی شود روز ولادت تـو شـروع مـحـرم است رخصت بده کمی بنـویسم به جایـتان یا بـر سر من از سر نی سـایـبان بـده یـا بـر بـلـنـد نــیــزه مــرا آشیـان بـده با گـیـسوی رهـا شده در دست بـادها از نی، مـسیـر قـافـله ات را نشان بـده
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
او تــولــد یــافت طنــازی کــنــد بـا الـفـبــای جـنـون بــازی کـنـد او تـولـد یـافـت تـا زیـنـب شــود در سـخـن عـلامـه مـکـتب شـود آری آری زیـنب آمـد بـر جهــان تــا شـود هـمگـام عـاشـورائـیـان
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
یا که خـدا به خـلـق پـیـمـبـر نمی دهد یا گـر دهـد پـیـمـبـر ابـتــر نمی دهـد حتی اگر چه فیض الهی به هیچ کس غیر از رسول سورۀ کـوثـر نمی دهد دختر در این قـبیله تجلی کـوثر است بیخـود خدا به فـاطمه دخـتر نمی دهد زینب رشـیده ایست که بر شانۀ کسی تـکـیه به غیـر شـانۀ حیـدر نمی دهـد زینب شکوه خواهریش را درعالمین دست کسی به غیــر بـرادر نمی دهد او مظهـر صفات جلالی حیـدر است یعنی به راحتی به کسی سر نمی دهد زینب همان کسی ست که در راه عفّتش عـبـاس می دهـد نـخ معـجـر نمی دهد
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
خـانـۀ فـاطـمـه آنـروز تمـاشـایـی بـود که فـضا جلـوه گر از آیت زیبایی بود دربهاری که نسیمش نفس جبریل است گـل نـاز دگری رو به شکـوفـایی بود خانه ای را که خدا جلوه عصمت بخشید در و دیـوار پُر از نقش شکیبایی بود
: امتیاز
|